چگونه هیجان های خود را به شیوه صحیح مدیریت کنیم؟
همه ما در طول روزها و هفته ها احساسات مختلفی را تجربه می کنیم. گاهی خوشحالیم، گاهی ناراحت، مواقعی عصبانی هستیم، گاهی می ترسیم و گاه متعجب می شویم. وقتی از مقابله و برخورد موثر با هیجان صحبت می کنیم، شاید خیلی ها تصور کنند که مقابله با هیجان یعنی سرکوب کردن آن. یا اینکه هیچ وقت عصبانی نشویم و یا هیچ وقت مضطرب نباشیم. اما این تصور کمی دور از واقعیت است.
همه ما در طول روزها و هفته ها احساسات مختلفی را تجربه می کنیم. گاهی خوشحالیم، گاهی ناراحت، مواقعی عصبانی هستیم، گاهی می ترسیم و گاه متعجب می شویم. وقتی از مقابله و برخورد موثر با هیجان صحبت می کنیم، شاید خیلی ها تصور کنند که مقابله با هیجان یعنی سرکوب کردن آن. یا اینکه هیچ وقت عصبانی نشویم و یا هیچ وقت مضطرب نباشیم. اما این تصور کمی دور از واقعیت است.
هیجان واکنش کلی و کوتاه به یک واقعیت غیر منتظره، همراه با یک حالت عاطفی خوشایند یا ناخوشایند است.
انواع هیجان
هیجان را می توان به دو نوع مثبت و منفی تقسیم کرد. به هیجان هایی مانند عشق، شادی، خنده و گریه از سر شوق هیجان مثبت و به هیجان هایی مانند اضطراب، افسردگی، خشم، حسادت، ترس، احساس گناه، احساس ناکامی و غم هیجان منفی می گویند. درباره هیجان های منفی یک نکته را فراموش نکنیم و آن اینکه هر هیجان منفی هم به صورت کامل منفی نیست و بستگی به میزان «تاثیرگذاری» آن حس روی فرد دارد.
ابعاد هیجان
- بعد فیزیولوژیک: هر هیجانی یک سری تغییرات جسمی در بدن به وجود می آورد. به عنوان مثال شخصی که ترسیده، ممکن است دچار تپش قلب شود یا کسی که اضطراب دارد دچار یک سری علائم گوارشی شود.
- بعد شناختی: هر هیجانی به دنبال یک سری فکر ایجاد می شود. به عنوان مثال وقتی در خانه تنها هستیم و صدایی می شنویم اگر فکر کنیم که دزد آمده است دچار اضطراب می شویم.
- بعد رفتاری: به دنبال هر هیجانی که تجربه می کنیم یک سری رفتار از ما سر می زند. مثلا شخصی که خشمگین است رفتار پرخاشگرانه نشان می دهد. یا کسی که مضطرب است برای جلوگیری از اضطرابش رفتارهای اجتنابی نشان می دهد و ممکن است از موقعیت اضطراب زا دوری کند.
مراحل مقابله با هیجان های ناخوشایند
- گام اول: برای برخورد موثر با یک هیجان منفی مثل خشم یا غم ابتدا باید بتوانیم آن را تشخیص دهیم. تغییرات جسمی که هنگام هیجان تجربه می کنیم همانند زنگ خطری هستند که حضور یک هیجان را به ما هشدار می دهد. بنابراین باید به تغییرات جسمی خود حساس باشیم و بیشتر به آنها توجه کنیم. وقتی تغییرات جسمی خود را به خوبی شناسایی کردیم باید به آنها پاسخ مناسب بدهیم. برای اینکه این علائم به طور موقت کاهش پیدا کنند و قشر عالی مغز فرصت تصمیم گیری و استدلال پیدا کند چند راه حل وجود دارد. مثل تنفس عمیق، ترک موقعیت، خوردن یک لیوان آب و یا هر کار دیگری که فکر می کنیم می تواند در آن لحظه ما را آرام کند. انجام این کارها برای این است که هیجان ایجاد شده به صورت موقت کاهش پیدا کند. ولی به معنی سرکوب هیجان نیست. بلکه هیجان باید پردازش شود و این کار فقط به ما اجازه می دهد که بتوانیم رفتار مناسبی داشته باشیم .
- گام دوم: در مرحله بعد برای مقابله و کنترل هیجان باید افکاری که این هیجان را ایجاد کرده است شناسایی کنیم. بعد از شناسایی این افکار، باید آن ها را ارزیابی کنیم. بررسی کنیم که این افکار تا چه حد صحیح هستند و چه قدر تحریف شده اند. برای این افکار باید فکر جایگزین پیدا کنیم. به عنوان مثال وقتی شخصی در کاری شکست خورده است به جای اینکه فکر کند من آدم بی عرضه ای هستم به خود بگوید من در این کار موفق نبودم .
- گام سوم: در گام سوم باید به ارزیابی رفتاری که به دنبال هیجان انجام می دهیم، بپردازیم. گاهی لازم است تا رفتار ما تغییر کند. به عنوان مثال یاد بگیریم هر وقت خشمگین شدیم مسئله ای را که باعث خشم ما شده است به طرز صحیحی با طرف مقابل در میان بگذاریم. گاهی لازم است به دنبال حل مساله باشیم تا با موقعیت های اضطراب زا و یا مسائلی که باعث خشم ما می شوند کمتر مواجه شویم.
برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید از روانشناسان مستقر در مراکز خدمات جامع سلامت آموزش و مشاوره را به صورت رایگان دریافت کنید./101
«لیلا قربانی» کارشناس ستادی سلامت روان معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شیراز
نظر دهید